وقتی تموم زندگی روی هم تلنبار میشه و قراره یه عالمه کتاب برسن مغازه، آدم نباید بترسه. وقتی فردا وزین قراره بپرسه و یه عالمه اکسل هم باید حاضر بشه، آدم نباید بترسه. وقتی قراره کل فردا صبح رو با هزارتا آدم مختلف صحبت کنی و پشت تلفن قانعشون کنی یه شماره تماس بهت بدن، آدم نباید بترسه، چون همه اینا یه قسمتی از زندگی هستن، همون زندگی که روی هم تلنبار شده.
زندگی روی هم تلنبار شده
