دکمه انتشار

دکمه انتشار

کم آوردی؟

نه بابا دارم مینویسم دیگه.

میخوای یه استراحت به خودت بدی؟ تا همینجا هم خوب کار کردی.

نه. ممنون. بخوام واقع‌بین باشم هر سری سر یه همچین جایی متوقف شدم و دیگه ادامه ندادم.

حق داشتی.

حق داشتم؟ چی میگی؟ مگه دارم برای کسی کار می‌کنم که بحث حق و حقوق باشه. دارم تلاش میکنم راهی رو دنبال کنم که یه کمی ورژنم رو ببره بالاتر.

آفرین تصمیم خوبیه اما تو امروز پریودی. دو روزه از انواع و اقسام دردها بهره بردی. بهتر نیست یه امشبو بیخیال بشی؟

نه! همین که نتونستم یه فکری بابت پست امشب کتابفروشی انجام بدم به اندازه کافی اعصابم رو بهم میریزه.

خب اون که تقصیر محیا بود.

بس کن ستاره! تو هم توی این بی‌برنامگی‌ها مقصری. اگه مثل قضیه هر شب پست گذاشتن خیلی یک کلمه‌ای و لجوجانه درخواست خودت رو تکرار می‌کردی مطمئنا امشب یه پست خوب داشتی.

من بس می‌کنم اما تو ای خانم لجوج، هنوز برای امشب پستی ننوشتی.

پس دو ساعته دارم چه غلطی می‌کنم؟

یه فاکتور کلی از حرفایی که نوشتی بگیریم، نود درصدش جزئیات به درد نخوری بوده که در طول روز رفتن روی اعصابت.

خوبه! همینا رو منتشر می‌کنم.

نه! تو همچین کاری نمی‌کنی…

تادا! دیر گفتی همین الان دکمه انتشار رو زدم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *