آدمی مجموعهای از زخمهای فرو خورده خویش است
که دردشان را به شکل اشک گریه میکند
و خشم این گونه از دیدگانش فرو میریزد
و بستر آلودهی جانش را تطهیر میکند
تا که التیام، به مرور زمان، زخمها را بخیه زند
التیامی به طول یک عمر
و زمانی که تمامی این هزار دریچه خون آلود
که هر روز به شکل هزار احساس متفاوت
در چهره آدمیان دهان دره میکنند؛
بسته شوند
آدمی به مسیر باز خواهد گشت
و سفر تازهای آغاز خواهد شد
زمانی که آخرین جفت زخم،
برای همیشه رو به این جهان بسته شوند
زیبا بود.
به قطع زیبایی در یک دنیای ذهنی زیبا قابل درک و محسوسه، یه دنیا مثل دنیای زیبای چشم شما…